هفته اول(جلسه معارفه)
" بعله عزیزان من! بر همگان واضح و مبرهن است که موسسه ما همیشه نامبر وان بوده و ما خیلی خوب و مهربون و خیرخواهیم...محیط آموزشی ما که نگو...پرفکت!...کانون ق.چ در نظر داره برای تکمیل کادر پشتیبانی خودش دانشجویان بهترین دانشگاه های کشور رو به استخدام بگیره و اینم فرش قرمز ما برای شما!...شغل از این راحت تر پیدا نخواهید کرد و این که ما خیلی خوبیم ، اصلن هم اهل شعار و تبلیغ نیستیم و کلا ما خیلی خوبیم!"
هفته دوم(جلسه آموزشی)
"خانما شما بهترین جای دنیا دارید استخدام میشید و ما خیلی خوبیم !... فقط ظاهرا مشکل دارن...شما خانم چادری با روسری حق نداری بیای!...آرایش مو ممنوع!...حالا از رستنگاه مو تا فرق سر (مث خودم) معمولیه و اشکال نداره اما آرایش مو فقط نباید داشته باشید و آرایش صورتم که معمولی...خب اگرم در حین کارتون با مشکلی برخوردید میتونید دروغ بگید..مثلا بگید من چندین سال سابقه درخشان کار دارم...یا مدرکم فلانه!...همکارای قبلیمون هم ما انداختیمشون بیرون و گرنه ما که خیلی خوبیم و به بهترین نحو کارامونو پیش میبریم...!"
ضرب المثلیه پرمحتوا که "سلام گرگ بی طمع نیست"، وقتی بهت زنگ میزنن و با تعارف و عزت تمام دعوتت میکنن برای کارِ در ظاهر آسان و فلان مبلغ نه چندان زیاد هم برای حقوق هرماه بهت وعده میدن(که مگر تو خواب ببینی که بهت بدن) ، یه کم باید شک کرد...یه کم و فقط یه کم که پرس و جو کنی میبینی اگه قبول کنی ینی با سر باید مشرف بشی به چاه درک!پرس و جو هم که نکنی با این همه دروغ و خدعه و شعار و تبلیغ باید بفهمی که آقا گرگه هرچی هم باشه و با هر کر و فری، آخرش مثل تموم قصه های دوران بچگیم نادونِ به تمام معناست...!
پ.ن1: من از همین تریبون به صراحت تمام اعلام میکنه که این ارگانی که اول اسمش کانون فرهنگی آموزشه، گرگِ در لباس میشه! برای حرفمم خیلی حرف دارم!
پ.ن2: حافظ همیشه به فریاد درس من!
میگما من یه خوده نفهمیدم چی شد! رفتی جایی برای استخدام بعد ازت خواستن به سبک خودشون خوب باشی؟ بعد چون تو به سبک خودت خوب بودی با هم به نتیجه نرسیدید؟!!
بدخواه داری پاشم بیام یزد؟! ها؟! D:
منظورت که کانون فرهنگی آموزش نیست؟! صرفا جهت رفع ابهام! :-|