آشنای بیگانه

بندگی کن پروردگارت را...

آشنای بیگانه

بندگی کن پروردگارت را...

میشه یه کنفرانس بسی سنگین  برای دو روز دیگه داشت و باوجود هیچ مطالعه ای در این زمینه منتظر علم لدنی بود و همچنان به مهمانی رفت، انیمیشن دانلود کرد و عضو اینستا شد و با بیخیالی کامل لذت برد!


میشه قرصی که باید هر 24 ساعت یه دونه بخوری رو یه بسته کاملش توی یه روز بخوری اونم دوتا دوتا باهم و فقط یه کم معده ات یه جوری بشه و آقای داروخونه چی هم از تعجب شاخ دربیاره و تو همچنان با سلامتی در کنار خانواده زندگی کنی.


میشه یادت بره یه نفر رو ساعت 3 روز سه شنبه هفته پیش بیدار کنی که به کلاس ساعت چهارش برسه و ضمنا کلید کلاسم دستش باشه...اما تو امروز به یاد بیاری که هنوز بیدارش نکردی...!!!


میشه آرزوی آدم شدن رو به قبرستان مخوف وادی السلام برد


میشه به این فک کنی که محرم امسال رو با کدوم یک از دوستات بری مراسم که هر چی به مغزت فشار میاری یه دوست سینگل دم دستت پیدا نمیکنی!


حتی میشه بعضی اشتباهات رو چندین باره مرتکب شد...


"جز آستان توام در جهان پناهی نیست"


ماه سیه

نظرات  (۲)

این جا چرا تاریخ پست نداره؟

آدم نمیدونه چیو کی نوشتی..

در مورد اولی؛ گوشی خریدی بلخره؟:)))

در مورد دومی؛ نگرانت شدم. چه قرصی خوردی؟  گند زدی باز؟ :/

مورد سوم؛ : همدردی . عذاب وجدان حال بدیه..بش بگو که حالت بده از فراموشیت و بخاه که کمکت کنه که خودتو ببخشی و..

 چهارمی؛ وادی السلام مخوف نیست!!

پنجمی؛ هوم.. منم تنها و بی کسم.. هیچ کس همراه نیست

آخری هم که؛ بی نظر:|

چطوری؟ اوضات خوبه؟ کجایی الان؟

پاسخ:
اوهوم
بااااز؟! آنتی بیوتیک بود!
با یه لبخند حل شد!
بزرگان دیده اند و ما...
الحمدالله
منتظرتم!
۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۹:۱۸ ماهے تابه !
.
زندگی ، یک ، مرگ تدریجی ست...!

بیخیالی !
درد
بی حواسی
آرزو های دور و دراز ...
بلاتکلیفی
و ...!

آخرش ، زود ، می رسد !!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی